آیه 32 سوره جاثیة

از دانشنامه‌ی اسلامی

وَإِذَا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَالسَّاعَةُ لَا رَيْبَ فِيهَا قُلْتُمْ مَا نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِنْ نَظُنُّ إِلَّا ظَنًّا وَمَا نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ

[45–32] (مشاهده آیه در سوره)


<<31 آیه 32 سوره جاثیة 33>>
سوره :سوره جاثیة (45)
جزء :25
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و چون به شما گفته شد که وعده خدا حق است و در قیامت هیچ شک و ریب نیست شما گفتید: قیامت چیست؟ نمی‌فهمیم، بس خیالی پیش خود می‌کنیم و به آن هیچ یقین نداریم.

وچون می گفتند: یقیناً وعده خدا حق است و در وقوع قیامت هیچ شکی نیست، می گفتید: ما نمی دانیم قیامت چیست [و برپا شدنش را گمان نمی بریم] مگر گمانی ضعیف و غیر قابل اعتماد، و نمی توانیم به آن یقین پیدا کنیم!

و چون گفته شد: «وعده خدا راست است و شكى در رستاخيز نيست»، گفتيد: «ما نمى‌دانيم رستاخيز چيست. جز گمان نمى‌ورزيم و ما يقين نداريم.»

چون گفته مى‌شد كه وعده خدا حق است و در قيامت ترديدى نيست، مى‌گفتيد: ما نمى‌دانيم قيامت چيست؟ جز گمانى نمى‌بريم و به يقين نرسيده‌ايم.

و هنگامی که گفته می‌شد: «وعده خداوند حقّ است، و در قیامت هیچ شکّی نیست»، شما می‌گفتید: «ما نمی‌دانیم قیامت چیست؟ ما تنها گمانی در این باره داریم، و به هیچ‌وجه یقین نداریم!»

ترجمه های انگلیسی(English translations)

When it was said, ‘‘Allah’s promise is indeed true, and there is no doubt about the Hour,’’ you said, ‘‘We do not know what the Hour is. We know nothing beyond conjectures, and we do not possess any certainty.’’ ’

And when it was said, Surely the promise of Allah is true and as for the hour, there is no doubt about it, you said: We do not know what the hour is; we do not think (that it will come to pass) save a passing thought, and we are not at all sure.

And when it was said: Lo! Allah's promise is the truth, and there is no doubt of the Hour's coming, ye said: We know not what the Hour is. We deem it naught but a conjecture, and we are by no means convinced.

"And when it was said that the promise of Allah was true, and that the Hour- there was no doubt about its (coming), ye used to say, 'We know not what is the hour: we only think it is an idea, and we have no firm assurance.'"

معانی کلمات آیه

«مَاالسَّاعَةُ»: قیامت چه چیز است؟ قیامت چیست! «مُسْتَیْقِنِینَ»: باور دارندگان. یقین حاصل‌کنندگان.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ إِذا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ السَّاعَةُ لا رَيْبَ فِيها قُلْتُمْ ما نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِنْ نَظُنُّ إِلَّا ظَنًّا وَ ما نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ «32»

و هرگاه گفته شد كه وعده الهى حقّ است و در قيامتى كه (در پيش است) شكى نيست، گفتيد: ما نمى‌دانيم قيامت چيست، ما آن را جز گمانى نمى‌پنداريم و ما به سراغ باور كردن آن نيستيم.

وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «33»

و بدى‌هاى اعمالشان برايشان روشن شد و آنچه را به مسخره مى‌گرفتند، فراگيرشان شد.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌8، ص: 541

وَ قِيلَ الْيَوْمَ نَنْساكُمْ كَما نَسِيتُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا وَ مَأْواكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ «34»

و به آنان گفته شود: امروز ما شما را به فراموشى مى‌سپاريم، همان گونه كه شما ديدار امروزتان را به فراموشى سپرديد، جايگاه شما آتش است و براى شما هيچ ياورى نيست.

نکته ها

نشانه‌ى كافر، تشكيك و نشانه‌ى مؤمن، سؤال، پيگيرى و به يقين رسيدن است.

گاهى يك خلاف كوچك، زيان‌هاى بسيارى دارد. مثلًا شخصى با خاموش كردن چراغ يك سالن، در ظاهر يك عمل خلاف انجام مى‌دهد، ولى اين عمل، سيّئاتى را به دنبال دارد، افرادى در اثر تاريكى دچار ترس و وحشت مى‌شوند، افرادى كفش و لباس خويش را گم مى‌كنند، گروهى ديگران را پايمال مى‌كنند، افرادى به ستون‌ها مى‌خورند. چه بسا در تاريكى سرقت‌ها و منكرات ديگرى انجام گيرد، تمام اين امور، آثار و عوارضِ سوء يك عمل است، لذا در قيامت به حساب همه عوارض گناه رسيدگى مى‌شود.

مراد از فراموش كردن خداوند آن است كه در قيامت با افراد غافل از قيامت، همچون افراد فراموش شده برخورد مى‌شود و خداوند آنان را به حال خود وامى‌گذارد وگرنه خداوند هرگز هيچ كس و هيچ چيز را فراموش نمى‌كند. «وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا» «1»

پیام ها

1- قيامت، روزِ بُروز و ظهورِ امور پنهان است. «وَ بَدا لَهُمْ»

2- در قيامت علاوه بر اعمال، عوارض و آثار و مفاسدى كه بر اعمال بار است دامنگير انسان مى‌شود. «سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا»

3- كيفر الهى، متناسب با رفتار آدمى است. همان چيزى كه مسخره مى‌كردند

«1». مريم، 64.

جلد 8 - صفحه 542

دامنشان را مى‌گيرد. «حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»

4- استهزا، شيوه‌ى مستكبران است. فَاسْتَكْبَرْتُمْ‌ ... كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ‌

5- هر كس معاد را فراموش كند، در قيامت فراموش مى‌شود. «نَنْساكُمْ كَما نَسِيتُمْ»

6- ايمان به معاد كافى نيست، ياد معاد لازم است. «نَسِيتُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ إِذا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ السَّاعَةُ لا رَيْبَ فِيها قُلْتُمْ ما نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِنْ نَظُنُّ إِلاَّ ظَنًّا وَ ما نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ (32)

وَ إِذا قِيلَ‌: و هرگاه گفته شد، يعنى پيغمبران به شما گفتند كه اى قوم: إِنَ‌

جلد 12 - صفحه 61

وَعْدَ اللَّهِ حَقٌ‌: بدرستى كه وعده خدا به حشر و حساب و ثواب و عقاب راست و البته واقع خواهد شد، وَ السَّاعَةُ لا رَيْبَ فِيها: و قيامت هيچ شك درآمدن آن نيست زيرا امر به تكليف لازمه دارد ثواب و عقاب را، و آن در دنيا متحقق نيست پس بايد دار جزائى باشد تا مطيع ثواب و عاصى عقاب يابد. قُلْتُمْ ما نَدْرِي مَا السَّاعَةُ: گفتيد شما با برهان واضح بر سبيل انكار نمى‌دانيم چه چيز است قيامت، إِنْ نَظُنُّ إِلَّا ظَنًّا: گمان نمى‌بريم به قيام قيامت مگر ظنى، يعنى اصلا ما را يقينى نيست و اعتقاد نداريم، وَ ما نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ‌: و نيستيم ما يقين كنندگان به قيامت.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا أَ فَلَمْ تَكُنْ آياتِي تُتْلى‌ عَلَيْكُمْ فَاسْتَكْبَرْتُمْ وَ كُنْتُمْ قَوْماً مُجْرِمِينَ (31) وَ إِذا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ السَّاعَةُ لا رَيْبَ فِيها قُلْتُمْ ما نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِنْ نَظُنُّ إِلاَّ ظَنًّا وَ ما نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ (32) وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (33) وَ قِيلَ الْيَوْمَ نَنْساكُمْ كَما نَسِيتُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا وَ مَأْواكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ (34) ذلِكُمْ بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آياتِ اللَّهِ هُزُواً وَ غَرَّتْكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا فَالْيَوْمَ لا يُخْرَجُونَ مِنْها وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ (35)

فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمِينَ (36) وَ لَهُ الْكِبْرِياءُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (37)

ترجمه‌

و اما آنانكه كافر شدند خدا بآنها گويد آيا پس نبود آيتهاى من كه خوانده ميشد بر شما پس سركشى و تكبّر كرديد و بوديد گروهى گناهكاران‌

و چون گفته شد همانا وعده خدا حق است و قيامت نيست شكى در آن گفتيد نميدانيم چيست قيامت گمان نميكنيم مگر گمان ضعيفى و نيستيم ما يقين دارندگان‌

و ظاهر شد براى آنها بديهاى آنچه كردند و احاطه نمود بآنها جزاى آنچه بودند كه بآن استهزاء مينمودند

و گفته شود كه امروز واگذاريم شما را همچنانكه واگذارديد

جلد 4 صفحه 643

ملاقات امروزتان را و جاى شما آتش است و نباشد برايتان يارى كنندگانى‌

اين براى آنست كه شما گرفتيد آيتهاى خدا را باستهزاء و فريب داد شما را زيور زندگانى دنيا پس امروز بيرون آورده نميشوند از آن و نه بآنها دستور رسد كه عذرخواهى نمايند

پس مر خدا را است ستايش پروردگار آسمانها و پروردگار زمين پروردگار جهانيان‌

و براى او است بزرگى و بزرگوارى در آسمانها و زمين و او است ارجمند درست‌كردار.

تفسير

بيان حال كفّار مسبوق بذكر است در قيامت كه بعد از اتمام حجّت از خدا و پيغمبر صلى اللّه عليه و اله بر آنها بتلاوت آيات قرآن و ظهور اعجاز آن براى آنان باز اصرار بر كفر و معصيت داشتند در دنيا و صريحا اظهار شك و ترديد در معاد مينمودند و آنروز قبح اعمال آنها برايشان آشكار ميگردد بلكه بصور قبيحه مجسّم ميشود و جزاى كردارشان كه استهزاء بآيات الهيّه بود بر آنها احاطه مينمايد و آن عذابهاى گوناگون جهنّم است و از طرف خداوند بآنها گفته ميشود امروز ما شما را بحال شخص فراموش شده واگذار در جهنّم مينمائيم چنانچه شما هم در دنيا امروز را بحال فراموشى واگذار نموديد و تهيّه و تداركى براى آن نديديد و اعتنائى بآن نداشتيد جايگاه ابدى شما آتش جهنّم است و هيچ ناصر و معينى نداريد كه بتواند با شما مختصر كمكى كند چون شما در دنيا به پيغمبر و ائمه اطهار استهزاء مينموديد و زيور و زينت زندگانى دو روزه دنيا شما را فريب داده بود و كاملا سرگرم بجمال بى‌مثال او شده بوديد و ابدا بياد آخرت نبوديد پس آنان امروز بايد بدانند كه ديگر از آتش بيرون نمى‌آيند و تا خدا خدائى ميكند بايد بسوزند و بسازند و ديگر جاى توبه و انابه و عذرخواهى براى آنها باقى نمانده لذا در اين باب بآنها پيشنهادى نميشود و بهيچ وجه پوزش آنها پذيرفته نخواهد شد پس بايد دانست كه ستايش و پرستش لايق و سزاوار خداوندى است كه خالق و مربّى و نگهدار عالم و عالميان و منعم حقيقى ايشان است نه غير او و بزرگى و بزرگوارى و فرمانروائى زيبنده و در خور او است نه جز او چون آثار قدرت و عظمت او در تمام عالم ظاهر و هويدا است و كسى را نميرسد كه در برابر بزرگى و عظمت او تكبّر و بزرگ منشى نمايد و اگر بنمايد در جهنّم جايگير خواهد شد چنانچه در حديث قدسى بآن اشاره‌

جلد 4 صفحه 644

شده است و خداوند عزيز است كه هيچ كس هيچ وقت بر او غالب نشود و حكيم است كه جز بر وفق حكمت و مصلحت حكم نكند پس حمد و ثناى او واجب و تكبير و تعظيم او لازم و اطاعت و عبادت او فرض و حتم است و در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره جاثيه را قرائت نمايد ثوابش آنستكه هرگز آتش جهنّم را نمى‌بيند و زفير و شهيق آنرا نميشنود و با محمّد صلّى اللّه عليه و آله محشور خواهد بود فالحمد و الشكر للّه ربّ العالمين.

جلد 4 صفحه 645

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ إِذا قِيل‌َ إِن‌َّ وَعدَ اللّه‌ِ حَق‌ٌّ وَ السّاعَةُ لا رَيب‌َ فِيها قُلتُم‌ ما نَدرِي‌ مَا السّاعَةُ إِن‌ نَظُن‌ُّ إِلاّ ظَنًّا وَ ما نَحن‌ُ بِمُستَيقِنِين‌َ (32)

و زماني‌ ‌که‌ گفته‌ شد محقّقا وعده الهي‌ حق‌ّ ‌است‌ و تخلف‌ پذير نيست‌ و ساعت‌ قيامت‌ هيچ‌ ريبي‌ ‌در‌ ‌او‌ نيست‌ گفتيد ‌ما نميدانيم‌ چه‌ ساعت‌ ‌است‌ گمان‌ نميكنيم‌ مگر يك‌ احتمالي‌ و نيستيم‌ ‌که‌ طلب‌ يقين‌ كنيم‌.

وَ إِذا قِيل‌َ إِن‌َّ وَعدَ اللّه‌ِ حَق‌ٌّ قائل‌ وجود مقدّس‌ نبي‌ّ ‌در‌ آيات‌ شريفه‌ سرتاسر قرآن‌ مجيد و وعده الهي‌ ‌پس‌ ‌از‌ بعثت‌ ‌از‌ مثوبات‌ ‌بر‌ اهل‌ ايمان‌ و عقوبات‌ ‌بر‌ كفّار و ظلمه‌ و قوم‌ ضاله‌ و منافقين‌ و مشركين‌ و بهشت‌ و جهنم‌ و حساب‌ و كتاب‌ و ميزان‌ و صراط و ساير خصوصيات‌ عالم‌ آخرت‌.

وَ السّاعَةُ لا رَيب‌َ فِيها ‌که‌ البته‌ قيامت‌ برپا ميشود و ‌هر‌ كس‌ بجزاي‌ ‌خود‌ ميرسد.

قُلتُم‌ ما نَدرِي‌ مَا السّاعَةُ ‌شما‌ گفتيد ‌ما خبر ‌از‌ ساعت‌ نداريم‌ البته‌ خداوند انبياء ‌را‌ فرستاد كتابها نازل‌ فرمود ‌که‌ ‌شما‌ ‌را‌ خبردار كنند ‌آنها‌ ‌را‌ تكذيب‌ كرديد و كتابها ‌را‌ افترا شمرديد.

إِن‌ نَظُن‌ُّ إِلّا ظَنًّا ‌با‌ آنكه‌ ‌بر‌ فرض‌ ظن‌ّ و شك‌ ‌هم‌ ‌باشد‌ بايد فحص‌ كنيد ‌تا‌ يقين‌ پيدا كنيد ‌به‌ ‌بود‌ ‌ يا ‌ نبود ‌او‌.

وَ ما نَحن‌ُ بِمُستَيقِنِين‌َ ‌اگر‌ دو نفر ‌ يا ‌ چند نفر بشما خبر دادند ‌که‌ دشمني‌ ‌در‌ پيش‌ داريد ‌در‌ مقام‌ اذيت‌ بشما ‌است‌ مثل‌ قطاع‌ طريق‌ ‌ يا ‌ سباع‌ درنده‌ ‌ يا ‌ حيوانات‌ موذيه‌ ‌ يا ‌ دشمنان‌ خارجيه‌ البته‌ ‌در‌ مقام‌ برميآييد و يقين‌ پيدا ميكنيد ‌اينکه‌ همه‌ انبياء بلكه‌ جميع‌ ملّيّين‌ عالم‌ خبر ‌از‌ همچه‌ روزي‌ ميدهند ‌مع‌ ‌ذلک‌ ‌از‌ قول‌ اينها يقين‌ پيدا نميكنيد ‌لا‌ اقل‌ احتياط نميكنيد ‌که‌ گرفتار نشويد.

129

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 32)- آن روز که اعمال سوء انسان آشکار می‌شود! این آیه توضیحی است بر مسأله استکبار کافران در برابر آیات الهی و دعوت انبیا که در آیه قبل به صورت اجمالی بیان شده بود، می‌فرماید: «هنگامی که گفته می‌شد وعده الهی حق است و در قیامت هیچ شکّی نیست شما می‌گفتید: ما نمی‌دانیم قیامت چیست؟ ما تنها گمانی در این باره داریم و به هیچ وجه یقین نداریم» (وَ إِذا قِیلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ السَّاعَةُ لا رَیْبَ فِیها قُلْتُمْ ما نَدْرِی مَا السَّاعَةُ إِنْ نَظُنُّ إِلَّا ظَنًّا وَ ما نَحْنُ بِمُسْتَیْقِنِینَ).

آغاز جزء 26 قرآن مجید

ادامه سوره جاثیه

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع